جواد آرینمنش ، با اشاره به وضعیت کشور بیان کرد: به اعتقاد من پدید آمدن شرایط کنونی کشور محصول عوامل داخلی که شامل مسائل نظارتی، مدیریتی و عوامل خارجی است میشود، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند تحریمها بیتاثیر نبودند اما علتالعلل را نبایستی در خارج از مرزها جستوجو کرد.
وی با اشاره به اینکه شرایط امروز ناشی از ناکارآمدی و ضعفهای مدیران، قوای سهگانه و عملکرد روسای دولت، از ابتدای انقلاب تاکنون است، ادامه داد: من معتقدم ریشه تاریخی این مشکلات را نبایستی در یک دولت، در یک مقطع خاص و یا یک برهه زمانی جستوجو کرد، مشکلات اقتصادی کشور ریشه تاریخی دارد.
این فعال سیاسی اصولگرا عنوان کرد: اما با توجه به عمر 40 ساله انقلاب، زمام کشور در بیست درصد از عمر انقلاب در اختیار آقای احمدینژاد بوده است، به اعتقاد من فقر، فساد، تبعیض و مشکلاتی که آقای احمدینژاد در نامهها و ویدیوکلیپهای خود از آنها یاد میکند، حداقل بیست درصد این مشکلات بر گردن دولت آقای احمدینژاد است.
آرینمنش تصریح کرد: اما امروز با فرافکنی، توپ در زمین دیگران انداختن و در مقام اپوزیسیون ظاهر شدن مشکلی از مشکلات کشور حل نخواهد شد. شاید تصور آقای احمدینژاد این است که اگر در موقعیت اپوزیسیون ظاهر شود میتواند ضعفهای گذشته خود را بپوشاند. اما بایستی آقای احمدینژاد توجه کند که قسمتی از مشکلات امروز به سبب هدررفت سرمایههای کلانی است که در دوره وی رخ داده است. درآمدهای نفتی دوره آقای احمدینژاد بیشترین مقدار ممکن در طول تاریخ انقلاب بوده اما ثمرهای از آن مشاهده نشده است.
این فعال سیاسی اظهار کرد: بنابراین سخن گفتن فراتر از قانون اساسی در حقیقت ظاهر شدن در قالب اپوزیسیون است. بر اساس کدام اصل قانون اساسی بیان میکند که روسای سه قوه کنار بروند؟ آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور پیشین بر اساس کدام اصل قانون اساسی اجازه به خود میدهد که چنین درخواستی داشته باشد؟ آیا کنار رفتن روسای سه قوه راهکاری برای برونرفت از مشکلات است؟ آیا روی کار آمدن «احمدینژاد» دیگری میتواند مشکلات را حل کند؟
وی تاکید کرد: موضعگیریهای احمدینژاد، اگر چه قسمتی از سخنان وی ترسیم ضعفها و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است واقعیت دارد اما اینگونه نیست که او در پدید آمدن آن و حل مشکلات خود را به عنوان یک مصلح نشان دهد، بلکه باید در مقام یک مقصر حضور پیدا کند و به سهم خود در این مشکلات اعتراف کند.
وی افزود: اگر قرار باشد که آقای احمدینژاد هم از موضع خیرخواهانه ورود پیدا کند، ابتدا بایستی به تقصیرات خود اعتراف کند و از مردم عذرخواهی کند و سپس به عنوان کسی که به هرطریقی تجربه اداره کشور را دارد، میتواند در ارائه پیشنهاد جهت برونرفت از مشکلات سهیم باشد.
آرینمنش تاکید کرد: هر دو جناح سیاسی کشور در به وجود آمدن مشکلات امروز سهیماند و جریان اصولگرا به سبب حمایت از آقای احمدینژاد به خصوص در انتخابات سال 88 و دوره دوم آقای احمدینژاد سهیم است، چرا که کاندیدای ویژه اصولگرایان آقای احمدینژاد بود و این مسئله انکارناپذیر است.
وی ادامه داد: اگرچه آقای احمدینژاد خود را فردی مستقل در عرصه سیاسی و فارغ از دو جریان سیاسی کشور میداند، اما حمایتهای بیدریغ جریان اصولگرا در انتخاب او به عنوان رئیس جمهور نقش داشته، بنابراین سردمداران جریان اصولگرا نیز باید به اشتباه خود در حمایت از احمدینژاد اعتراف کنند.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: به هر صورت جریان اصولگرا نیز دچار نوعی انفعال شده، همچنان که جریان اصلاحطلب نیز دچار این انفعال شده است، در هر صورت شاید کشور نیازمند جریان سومی است که بتواند مشکلات فعلی را حلوفصل کند.
وی در خصوص چرایی عدم برخورد دستگاه قضایی با احمدینژاد عنوان کرد: تلقی این است که آقای احمدینژاد به عنوان فردی که 8 سال اداره کشور را برعهده داشته و امروز حنای ظاهر شدن در وجهه اپوزیسیون برای مردم رنگی ندارد. لذا از نظر من حاکمیت این فرصت را به احمدینژاد داده است که با مطرح کردن این سخنان و طرد از سوی مردم خود دچار استحاله شود. البته معتقدم که هر فردی برای بیان دیدگاههای خود طبق قانون اساسی دارای فرصت است و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد اما لازم است که کنشگران سیاسی پاسخ آقای احمدینژاد را بدهند. شاید نیازی نباشد که رهبری پاسخ احمدینژاد را بدهند.
این فعال سیاسی اضافه کرد: اینگونه نباشد که فردی در بیان دیدگاههای خود دارای مصونیت باشد و گروههای سیاسی دیگری که سخنان معمولتری نیز بیان میکنند مورد مواخذه قرار بگیرند.
آرینمنش تصریح کرد: اینکه هر دولت و یا هر مدیری که روی کار میآید، شعار دهد که ویرانهای را تحویل گرفته و هنگام رفتن نیز خرابهای را تحویل دیگران میدهد، متاسفانه یک آسیب و بحران مدیریتی است که در کشور ما وجود دارد و هیچ کس حاضر نیست مسئولیت کار خود را قبول کند.
وی افزود: عدم مسوولیتپذیری افراد در قبال دوران مدیریت خود متاسفانه شرایطی را به وجود آورده که همه دولتها در مشکلات حال حاضر سهیم هستند و این شرایط به هیچ وجه با برنامههای توسعه کشور و قانون اساسی همخوانی ندارد.
وی با اشاره به اینکه شرایط امروز ناشی از ناکارآمدی و ضعفهای مدیران، قوای سهگانه و عملکرد روسای دولت، از ابتدای انقلاب تاکنون است، ادامه داد: من معتقدم ریشه تاریخی این مشکلات را نبایستی در یک دولت، در یک مقطع خاص و یا یک برهه زمانی جستوجو کرد، مشکلات اقتصادی کشور ریشه تاریخی دارد.
این فعال سیاسی اصولگرا عنوان کرد: اما با توجه به عمر 40 ساله انقلاب، زمام کشور در بیست درصد از عمر انقلاب در اختیار آقای احمدینژاد بوده است، به اعتقاد من فقر، فساد، تبعیض و مشکلاتی که آقای احمدینژاد در نامهها و ویدیوکلیپهای خود از آنها یاد میکند، حداقل بیست درصد این مشکلات بر گردن دولت آقای احمدینژاد است.
آرینمنش تصریح کرد: اما امروز با فرافکنی، توپ در زمین دیگران انداختن و در مقام اپوزیسیون ظاهر شدن مشکلی از مشکلات کشور حل نخواهد شد. شاید تصور آقای احمدینژاد این است که اگر در موقعیت اپوزیسیون ظاهر شود میتواند ضعفهای گذشته خود را بپوشاند. اما بایستی آقای احمدینژاد توجه کند که قسمتی از مشکلات امروز به سبب هدررفت سرمایههای کلانی است که در دوره وی رخ داده است. درآمدهای نفتی دوره آقای احمدینژاد بیشترین مقدار ممکن در طول تاریخ انقلاب بوده اما ثمرهای از آن مشاهده نشده است.
این فعال سیاسی اظهار کرد: بنابراین سخن گفتن فراتر از قانون اساسی در حقیقت ظاهر شدن در قالب اپوزیسیون است. بر اساس کدام اصل قانون اساسی بیان میکند که روسای سه قوه کنار بروند؟ آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور پیشین بر اساس کدام اصل قانون اساسی اجازه به خود میدهد که چنین درخواستی داشته باشد؟ آیا کنار رفتن روسای سه قوه راهکاری برای برونرفت از مشکلات است؟ آیا روی کار آمدن «احمدینژاد» دیگری میتواند مشکلات را حل کند؟
وی تاکید کرد: موضعگیریهای احمدینژاد، اگر چه قسمتی از سخنان وی ترسیم ضعفها و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است واقعیت دارد اما اینگونه نیست که او در پدید آمدن آن و حل مشکلات خود را به عنوان یک مصلح نشان دهد، بلکه باید در مقام یک مقصر حضور پیدا کند و به سهم خود در این مشکلات اعتراف کند.
وی افزود: اگر قرار باشد که آقای احمدینژاد هم از موضع خیرخواهانه ورود پیدا کند، ابتدا بایستی به تقصیرات خود اعتراف کند و از مردم عذرخواهی کند و سپس به عنوان کسی که به هرطریقی تجربه اداره کشور را دارد، میتواند در ارائه پیشنهاد جهت برونرفت از مشکلات سهیم باشد.
آرینمنش تاکید کرد: هر دو جناح سیاسی کشور در به وجود آمدن مشکلات امروز سهیماند و جریان اصولگرا به سبب حمایت از آقای احمدینژاد به خصوص در انتخابات سال 88 و دوره دوم آقای احمدینژاد سهیم است، چرا که کاندیدای ویژه اصولگرایان آقای احمدینژاد بود و این مسئله انکارناپذیر است.
وی ادامه داد: اگرچه آقای احمدینژاد خود را فردی مستقل در عرصه سیاسی و فارغ از دو جریان سیاسی کشور میداند، اما حمایتهای بیدریغ جریان اصولگرا در انتخاب او به عنوان رئیس جمهور نقش داشته، بنابراین سردمداران جریان اصولگرا نیز باید به اشتباه خود در حمایت از احمدینژاد اعتراف کنند.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: به هر صورت جریان اصولگرا نیز دچار نوعی انفعال شده، همچنان که جریان اصلاحطلب نیز دچار این انفعال شده است، در هر صورت شاید کشور نیازمند جریان سومی است که بتواند مشکلات فعلی را حلوفصل کند.
وی در خصوص چرایی عدم برخورد دستگاه قضایی با احمدینژاد عنوان کرد: تلقی این است که آقای احمدینژاد به عنوان فردی که 8 سال اداره کشور را برعهده داشته و امروز حنای ظاهر شدن در وجهه اپوزیسیون برای مردم رنگی ندارد. لذا از نظر من حاکمیت این فرصت را به احمدینژاد داده است که با مطرح کردن این سخنان و طرد از سوی مردم خود دچار استحاله شود. البته معتقدم که هر فردی برای بیان دیدگاههای خود طبق قانون اساسی دارای فرصت است و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد اما لازم است که کنشگران سیاسی پاسخ آقای احمدینژاد را بدهند. شاید نیازی نباشد که رهبری پاسخ احمدینژاد را بدهند.
این فعال سیاسی اضافه کرد: اینگونه نباشد که فردی در بیان دیدگاههای خود دارای مصونیت باشد و گروههای سیاسی دیگری که سخنان معمولتری نیز بیان میکنند مورد مواخذه قرار بگیرند.
آرینمنش تصریح کرد: اینکه هر دولت و یا هر مدیری که روی کار میآید، شعار دهد که ویرانهای را تحویل گرفته و هنگام رفتن نیز خرابهای را تحویل دیگران میدهد، متاسفانه یک آسیب و بحران مدیریتی است که در کشور ما وجود دارد و هیچ کس حاضر نیست مسئولیت کار خود را قبول کند.
وی افزود: عدم مسوولیتپذیری افراد در قبال دوران مدیریت خود متاسفانه شرایطی را به وجود آورده که همه دولتها در مشکلات حال حاضر سهیم هستند و این شرایط به هیچ وجه با برنامههای توسعه کشور و قانون اساسی همخوانی ندارد.
نظر شما